Rabbit Hole«آ» لمیده بود رو کاناپه فرسوده که چاله چولههایش به زور بالش و کوسنهای کهنه پرشده، و در «ارتفاع» مناسبی رقص باد و تکانهای سنگینِ ریشههای آویزانِ درخت «بابا آدم» پشت پنجره را تماشا میکرد، که [...]