The Breakup Survival Guide

 در یادداشت

برای من پیوند بین عشق و ابدیت، جایی اواسط سال‌های بیست ام شکست. دقیقاً نمی‌دانم کدام رابطه یا تجربه‌کردن کدام انسان یا سیر چه مجموعه‌ حوادثی مرا به جایی رساند که بپذیرم هر رابطه‌‌ی عاطفی‌ای چه با مرگ رابطه، چه با مرگ یکی از طرفین رابطه بالاخره روزی تمام می‌شود. که روابط هم چرخه‌ی حیات‌ای دارند. به دنیا می‌آیند، زندگی می‌کند و می‌میرد. این نگاه به من کمک کرد که رابط آرام‌تری داشته باشم و پایان رابطه‌هایم را شکست نبینم و بعد از جدایی کمتر اذیت بشوم. با همه‌ی این‌ها انکار نمی‌کنم که « بریک‌آپ آلویز ساکس» و فرقی نمی‌کند عمر رابطه یک هفته باشد یا شش‌ماه یا ده سال یا هر چقدر. به هرحال ابژه‌ی میلِ دیگری بودن کیف دارد. این توهم که تو شخص خاصی هستی و با باقی هفت میلیارد آدم دیگر تفاوت‌ ویژه‌ای داری حسابی خودشیفتگی آدم را سیر می‌کند. لذت تن هم دیگر گفتن ندارد و حذف همه‌ی این‌ها از زندگی مثل ترک وابستگی به هرچیزی درد دارد. من هم گاهی باید با احساس ناامنی، تنهایی، سرزنش خودم یا حتا حسادت بعد از پایان رابطه‌هایم سر و کله بزنم. برای همین به مرور زمان مناسکی ساخته‌ام که عبور از این دوران و جمع و جور کردن زندگی‌ام را راحت‌تر کرده‌است. فکر کردم این روزها که دوران پسابه‌هم‌زدگی دیگری را می‌گذرانم درباره‌ی مناسکی که چندان شخصی هم نیستند بنویسم تا بیش‌تر به کار خودم بیاید و شاید کمی هم به کار دیگران.

 آدابِ قیچی کردن:
ما برای درمان زخم جدایی به زمان نیاز داریم. حفظ کانال‌های ارتباطی اجازه نمی‌دهد دو سر زخم هم‌ بیایند. طرف رابطه‌تان را از شبکه‌های اجتماعی‌تان حذف کنید. معاشرت‌های گروهی را کنسل کنید. بی‌خبر در خانه‌‌شان ظاهر نشوید. زنگ نزنید که «خواستم فقط حال‌ات رو بپرسم». تنهایی مست نکنید و اگر هنگام مستی از کنترل خارج می‌شوید از دوستان‌تان کمک بگیرید تا جلوی تماس‌تان را بگیرند.
دیگر این‌که سعی نکنید تا وقتی هنوز درگیر عواطف رومانتیک هستید با او دوست بماند. در این مقطع قصد واقعی دوست ماندن نیست. می‌خواهید با معاشرت دوستانه لااقل یک در را برای بازگشت باز بگذارید. شما فقط روزی می‌توانید باز با هم دوست شوید که چمدان احساسات قدیمی را جایی رها کرده باشید و بدون هیچ انگیزه‌ی خودآگاه و ناخودآگاهی باز با هم به شکل دیگری همراه شوید.
مهمتر از همه این‌که خواهش و التماس نکنید که برگردد چون خیلی رقت‌انگیز و غیرجذاب‌ است. در واقع التماس شما باعث نمی‌شود طرف‌تان دوباره شما را بخواهد بلکه باعث می‌شود بیش‌تر نخواهد.

 آداب پذیرش:
حتا اگر احتمال می‌دهید باز هم به هم برگردید فرض بگیرید که هرگز قرار نیست به هم بازگردید. امید به بازگشت نمی‌گذارد حقیقتاً جدا شوید. عکس‌ها و ایمیل‌ها و هر محرک احساسی دیگر را هی نجورید. از دوست و آشنایان مشترک نخواهید راضی اش کنند برگردد. اگر قرار باشد به هم برگردید روزی در آینده اتفاق می‌افتد و متاسفانه شما هیچ کنترلی بر آن ندارید.

آداب عزاداری:
عزاداری برای مرگ رابطه به خصوص اگر جدی و عمیق باشد کاملاً طبیعی‌ است. سعی کنید چند روز اول را با خودتان و احساسات‌تان به تنهایی سر کنید و به دنیای بیرون کاری نداشته باشید. چند جعبه دستمال کاغذی و خوراکی‌های مورد علاقه‌تان را برای چند روز تهیه کنید تا لازم نباشد از خانه دربیایید. بالش‌تان رو سفت بغل کرده و راحت گریه کنید. البته خیلی کش‌اش ندهید. معجزه‌ی این حبس خودخواسته در کوتاه مدت بودن‌اش است.

آداب خویشتن‌داری:
به‌خاطر فرار از احساس گناه و یا ترس از تنها ماندن به یار سابق برنگردید. این برای کسانی است که طرف به هم زننده‌ی رابطه بوده‌اند. بازگشت به رابطه از سر ترس و ترحم، ناسالم و ظلم به طرف مقابل است. درضمن اجازه ندهید کسی که ترک‌اش کرده‌اید با ایجاد عذاب وجدان در شما به رابطه برتان گرداند. با ترس‌هایتان هم تنها مواجه شوید و از دیگری سپر نسازید. ترک رابطه‌‌ی اشتباه از کسی هیولا نمی‌سازد. دلایل ترک رابطه و دوست نداشتن ِ او را برای خودتان بنویسد و در چنین مواقعی به آن‌ها رجوع کنید.

آداب خوردنِ خشم:
با این که باور اش سخت است اما خبر بدی برای «دامپ شدگان» عزیز دارم. متاسفانه همه‌ی کسانی که قلب‌تان را شکسته‌اند «جنده» و«جاکش» نبوده‌اند. اگر به دلایل دیگری هم آزارتان داده‌اند باز هم فکر نمی‌کنید زندگی‌تان بدون آن‌ها بهتر است؟ به هرحال دلیل‌اش هرچه باشد هیچ کس مجبور نیست تا ابد با دیگری بماند. بابت ترک شدن بازخواست‌اش نکنید. پشت سرش بدگویی نکنید. بغل کردن خشم‌تان فقط مانع بهبود و رشد شما می‌شود.

آداب پرهیزکاری:
قرار نیست تا ابد شورت عفاف پایتان کنید. بالاخره شما هم دوباره به زمین بازی برمی‌گردید اما تا آن موقع از رابطه‌های رفع کتی برای پانسمان زخم‌تان استفاده نکنید. بپذیرید حفره‌ی خالی درون زندگی‌تان به شکل آدم قبلی، با هیچ آدم جدیدی پر نمی‌شود. اصولاً هیچ کس جای خالی دیگری را پرنمی‌کند.(سگ و گربه که اصلاٌ پر نمی‌کنند بی‌خود حیوانات را قربانی رابطه‌ تمام شده‌تان نکنید). برای زودتر رسیدن به شادی‌، آرامش، و امنیتی که در‌ رابطه‌ی قبلی تجربه کردید، فوری توی هر رابطه و دوستی‌ای نپرید. سعی نکنید اندوه‌تان را با سکس سرکوب و فراموش کنید. زبان‌ام لال خیال نکنید که من مخالف «فاک اروند» کردن (همیشه باکاندوم) به قصد لذت باشم فقط می‌گویم به درد بهبود زخم‌های رابطه‌ی از دست رفته نمی‌خورد و بدتراش هم می‌کند.

اداب تن دادن به گذر زمان:
خیلی کلیشه است اما زمان همه چیز را در خود حل می‌کند. قرار نیست انسانی که معنایی تازه به زندگی‌تان داده را یک شبه فراموش کنید و حال‌تان خوب شود. یارِ سابق تا مدت‌ها در رویاهاتان، در بوها و مزه‌ها و آواهای مختلف به سراغ‌تان می‌آید و غافل‌گیرتان می‌کند. صبر صبر صبر داشته باشید. خبر خوش این‌که هیچ اندوهی مانند هیچ خوشی‌ای تا ابد ماندگار نیست.

نوشتن را شروع کنید و اینتر را بزنید