چرا مرگ حیوان خانگی انقدر دردناک است*
انسان تا زمانی که به یک حیوان دل نبسته، بخشی از روحش خفته ماندهاست
آناتول فرانس
بزرگترین هراس هرکسی که حیوان خانگی دارد، از دست دادنِ همدم جاناناش است. کسانی که چنین فقدانی را تجربه کردهاند معمولا داستانی تلخ و غم انگیز دربارهی مرگِ سگ یا گربهای بینهایت عزیز، برای تعریف کردن دارند. تمام کسانی که با حیوانات زندگی کردهاند درد جانکاه و خلأیی را که بعد از این فقدان رخ میدهد درک میکنند. از آنجایی که هرکس مسیر متفاوتی را با حیوان خانگیاش طی میکند هیچ راه ثابت و مشخصی برای گذر از این اندوه وجود ندارد.
حیوان خانگی جایگاه فرزند، عضو خانواده، صمیمیترین دوست و همدم را تداعی میکند. سگها و گربهها بهطور متوسط سیزدهسال عمر میکنند و این زمان برای اینکه صادقانه به زندگی و قلبتان وارد شوند کافی است. آنها عضوی از خانواده و بخشی از زندگی روزانه میشوند. روال عادی صبحهای شما بدون بازی یا قدم زن با سگتان یا بدون درآغوش فشردن گربهتان ناقص است.
مرگ حیوان خانگی بهراستی تجربهایست که آسیب سنگین روانی، و حفرهای عمیق در قلب و زندگیمان ایجاد میکند که کاملا با مرگ یک عضو نزدیک خانواده یا دوست قابل مقایسه است. ما انسانها پیشِ روی حیوانات خانگی محبوبمان از عواطف، افکار و تصوراتمان پرده بر میداریم: ما خودمان را در حیواناتمان میبینیم. این باور عمومی که «انسانها به حیوان خانگیشان شبیه میشوند» شاید به معنی تحتالفظیاش درست نباشد ولی اصطلاحیست که نشان میدهد حیوانات خانگی ما «خود-ابژه»های ما هستند.
عظمت اندوه مرگِ حیوان خانگی
یک حیوان خانگی بهراستی موهبتی است که زندگیتان را تغییر میدهد و برایتان شادی و قدردانیِ مدام فراهم میکنند. حیوانات خانگی مسئولیتپذیری، صبر، مهربانی، نظم، بازیگوشی، و مهمتر از همه عشق بیقید و شرط را به شما یاد میدهند. حتا وقتی سگتان کاناپهتان را میجود، یا وقتی درها را میخراشد، و تمام جورابهایتان را میخورد، شما همچنان راهی مییابید تا خانه و قلبتان را با همدمتان شریک شوید.
مرگ حیوان خانگی به اندازهی مرگ یک فامیل نزدیک یا دوست به انسان آسیب میزند. انسانها عموماً با اعضای خانواده دربارهی مذهب، پول، سیاست و …جر و بحث میکنند. کشمکشهایی که شاید بین آنها از لحاظ عاطفی فاصله بیندازد. انسانها و حیوانات خانگی چنین مجادلاتی با هم ندارند- حیوانات صددرصد به دوستِ انسانشان تکیه میکنند. بله، ممکن است از سگتان به خاطر جویدن بند کفشهایتان یا «سورپرایزی» که روی فرش برایتان گذاشته عصبانی شوید، اما این احساس خشم و سرخوردگی بعد از اینکه حیوان خانگیتان با چشمهای گرد و گوشهای خندهدار سرش را بالا گرفته و به شما نگاه میکند فوراً محو میشوند.
طبق مقالهای منتشر شده در مجلهی «جامعه و حیوانات» در سال 2002، که به بررسی تحقیقات متعدد پرداخته، مرگ حیوانی که همدم انسان است به اندازهی مرگ معشوق انسان ویرانگر است.
مراحل سوگواری
کسانی که هیچوقت حیوان خانگی نداشتهاند ممکن است این فقدان را درک نکنند و شاید طی روند سوگواری احساسات شما را بهرسمیت نشناسند. اجازه ندهید آنها به احساساتتان امرونهی کنند. احساس ویرانی بعد از مرگ حیوان خانگی عادی است. بسیاری فکر میکنند سگ یا گربهشان همچنان همان اطراف است تا وقتی به خانه میرسند به استقبالشان بیاید. بسیاری اگر تصمیم به پذیرفتن حیوان دیگری بگیرند احساس میکنند بیوفا و ناسپاس بودهاند.
الیزابت کوبلر-راس در کتابش «دربارهی مرگ و مردن» پنج مرحلهی سوگواری را مشخص کرده است: انکار، خشم، چانهزدنی، افسردگی و پذیرش.
انکار بخش نرمال روند سوگواری است. فقط مطمئن شوید سوگتان را انکار نمیکنید. به خودتان اجازه دهید تا احساساتتان را به هر شکلی که برایتان خوب است بیان کنید. بیان احساساتتان بهراستی درمان «کاتارتیک» است.
خشم نیز یک بخش نرمال روند سوگواری است و بسیاری از کسانی که حیوان خانگیشان را از دست میدهند نسبت به «چرایی» و «چگونگی» مرگ او احساس خشم دارند. چه بهعلت یک تصادف ناگهانی باشد و چه بهخاطر بیماریای لاعلاج. احساس خشم دربارهی علت مرگ حیوان خانگی ممکن است درنهایت به چانهزنی منجر شود. ممکن است با خود چنین چیزهایی بگویید: «اگر فقط میتوانستم سه روز بیشتر با فیدو باشم». این «چه میشدها» و «اگر فقطها» بینهایت استرسزا و مغشوشکننده هستند.
افسردگی و یا اندوه عمیق در الگوی کوبلر-راس مرحلهی چهارم سوگواری، و برای بسیاری طولانیترین مرحله است. برخی برای همیشه تکهای از اندوه حیوان محبوبشان را در قلب خود خواهند داشت.
پذیرش مرحلهی آخر است. اما پذیرش فقدان به معنای فراموشی خاطرات نیست. در این مرحله شاید احساس کنید زندگی دوباره به حالت عادی برگشته و حتا شاید به پذیرفتن حیوان دیگری فکر کنید.
هرکس به شکلی متفاوت سوگواری میکند
سوگواری هیچ خطِ زمان یا حد و مرز مشخصی ندارد. هرکس به شیوهای متفاوت و برای مدت زمانی نامتشابه سوگواری میکند. میزان سوگ به سن و شخصیت شما، سن و شخصیت حیوان خانگیتان، شرایطی که منجر به مرگ او شده، و همچنین رابطهی میان شما و حیوانتان بستگی دارد. اغلب افرادی که تنها زندگی میکنند مدت طولانیتری سوگوارند چون همدمشان نقش مهمی در زندگیشان داشتهاست. این دربارهی افرادی با تواناییهای متفاوت، که سگ درمانگر یا راهنمای بیناییشان را از دست میدهند نیز صدق میکند زیرا حیوان نه فقط یک همدم، بلکه کمکی حیاتی برای انجام کارهای روزانهشان بودهاست.
اگر به تازگی حیوان خانگیتان را از دست دادهاید، سعی کنید همدمتان را با زنده نگهداشتن عشقاش به خاطر بسپارید. مثلا عکسی را از او قاب بگیرید، درختی به یادش بکارید، سنگ قبری نمادین برایش بسازید، یا اگر او را «آتشسپاری» کردهاید خاکسترش را در جایی ویژه نگهدارید. زنده نگه داشتن خاطرات همدم جانانتان سالمترین راه برای عبور از سوگ است.
* این متن خلاصه و ترجمهی این مطلب است