چگونه از کسی که تجربه‌ی آزار جنسی از سر گذرانده مراقبت کنیم

 در یادداشت

شاید همه‌ی ما حداقل یک نفر را، که در مقطعی از زندگی‌اش شکلی از آزار جنسی را تجربه کرده‌ باشد، بشناسیم. آمار دقیقی از اینکه چه تعداد از زنان، مردان و ترنس‌ها[i] و اشخاصی با هویت‌های جنسیتی دیگر، در مقطعی از زندگی یکی از اشکال خشونت جنسی را تجربه‌ کرده‌اند، وجود ندارد. عارضه‌های فرهنگی، ضعف‌های قانونی، ایرادات ساختاری نهادهایی که مسئول رسیدگی به این شکل از خشونت هستند و در نتیجه ترس از در معرض خشونت بیشتر قرار گرفتن و بسیاری عوامل دیگر، مانع می‌شوند تمام کسانی که آزار جنسی را تجربه کرده‌اند در آمارها به‌حساب بیایند. چیزی که می‌دانیم این است که آزارجنسی هم همه‌گیری جهانی‌ست.
در این یادداشت می‌خواهم برخی توصیه‌هایی را که به کار مدیریت بحران‌های ناشی از این تجربه می‌آیند، مطرح کنم. در عنوان از کلمه‌ی «مراقبت» استفاده کرده‌ام نه «کمک»؛ چون کمک به معنای حرفه‌ایش، روندی طولانی و نیازمند مداخله‌ی روان‌درمانگرها و روانپزشک‌های متخصص در زمینه‌ی تراماهای جنسی است. ولی این یادداشت برای مخاطبانی بدون دانشی خاص در این زمینه نوشته می‌شود که دوست، رفیق، معشوق یا کسی از نزدیکانشان آزار جنسی را به تازگی تجربه کرده و قصد دارند با مراقبت روند کمک گرفتن و مداوا را برایش تسهیل کنند. این توصیه‌ها فقط فهرستی برآمده از آموخته‌ها و تجربه‌های حرفه‌ایم است[ii] که گمان می‌کنم مفید و کاربردی باشد، اما اگر احساس می‌کنید در مورد مسئله‌ی شما به‌کار نمی‌آید از متخصصی کمک بگیرید که راهکاری مناسب با شرایطتان ارائه دهد.

یک.  قبل از هرچیز مطمئن شوید خطری، شخصی که قصد مراقبتش را دارید تهدید نمی‌کند؛ چه خطراتی که سلامت شخص را تهدید می‌کنند، مخصوصاً اگر تجاوز آسیب جسمی وارد کرده و یا احتمال ابتلا به HIV و بارداری وجود دارد؛ و چه خطراتی مربوط به مکانی‌ که شخص در آن قرار گرفته‌است؛ یا خطراتی که خود شخص در چنین شرایطی برای خودش دارد، مثل اقدام به خودکشی، سوءمصرف الکل و مواد، خودزنی و غیره. حفظ جان شخص باید اولین دغدغه‌تان باشد. وقتی امنیت فیزیکی مهیا شد با هم‌فکری خود شخص راهی برای دریافت کمک‌‌های پزشکی پیدا کنید. اگر تجاوز به شکل دخول واژینال، اینال یا اورال بوده، یا مایعات جنسی به نحوی با اندام‌های جنسی در تماس بوده‌است و کمتر از ۷۲ ساعت از آن گذشته‌، می‌توانید با مراجعه به بخش عفونی بیمارستان‌ها (مثلاً بیمارستان امام خمینی در تهران)، فرد را تحت «پِپ تراپی»[iii] قرار دهید. پپ تراپی مانع ابتلا به HIV در چنین شرایطی خواهد شد. قرص اورژانسی پیش‌گیری از بارداری هم در هر داروخانه‌ای به راحتی فروخته می‌شود، که آن هم باید پیش از ۴۸ ساعت از وقوع تجاوز واژینال یا اینال[iv]  مصرف شود و هرچه زودتر بهتر.
به خاطر مسائلی که در بند بعد مطرح خواهم کرد، شاید با همه‌ی تلاشتان باز هم نتوانید سلامت و امنیت دوستتان را فراهم کنید. نتوانید او را به مکان امن یا بیمارستان برسانید. با این حال از تلاش دست نکشید و راهی پیدا کنید تا حامی و مراقب باشید.

دو. آزار جنسی نه شکلی از رابطه‌ی جنسی، که یکی از اشکال اعمال قدرت است. متجاوز حق انتخاب و حق کنترل بر بدن را که حقوق بنیادین هر انسانی‌ست زیر پا می‌گذارد. عواقب از دست رفتن این حق گاهی تا پایان عمر با فرد همراه است. اگر می‌خواهید عاملی شفابخش در زندگی چنین شخصی باشید حق انتخاب و کنترل بر اوضاع را به او برگردانید. درباره‌ی کوچکترین تصمیمی فوراً و قبل از هر اقدامی، نظر خودش را بپرسید: می‌خواهی بنشینی یا بایستی؟ می‌خواهی بیایی اینجا یا من بیایم پیشت یا بریم کافه؟
حتا درمورد تصمیمات مهمتر که با جان و امنیت شخص سر و کار دارند، نظر خود را تحمیل نکنید و تلاش کنید تا خودش تصمیم درست بگیرد: می‌خواهی بریم بیمارستان؟ می‌خواهی شکایت کنی؟ تصمیم‌گیری درباره‌ی این موضوعات مخصوصاً، بسیار دشوار است پس صبور باشد و برای تسهیل‌ تصمیم‌گیری، شرایط و عواقب هر کدام از گزینه‌ها را با هم‌فکری هم بسنجید. مراجعه به بیمارستان و روند ثبت شکایت در بسیاری از کشورهای دنیا گاهی به اندازه‌ی خود تجربه‌ی آزار خشونت‌آمیزست و برای برخی اقشار همچون مهاجران _به‌اصطلاح_غیرقانونی، پناه‌جویان، کارگران جنسی و یا زنان و مردان ترنس‌ گزینه‌ی چندان امنی نیست. بسیاری از نهادهای مربوط به رسیدگی به چنین مواردی (پلیس، بیمارستان‌ و مراکز رسیدگی به زنان خشونت‌دیده) در خوشبینانه‌ترین حالت «آگاه به آسیب»[v] نیستند و با رفتارهای غیر اصولی احساس حقارت و شرم را در مراجع بیشتر و از پی‌گیری قضایی منصرفش می‌کنند. اینجا وظیفه‌ی شماست کمک کنید تا دوستتان عواقب تصمیمش را به درستی بسنجد بی‌آنکه قدرت تصمیم گیری را از او بگیرید؛ حتا اگر برخلاف نظرتان تصمیم گرفت بیمارستان نرود یا شکایت نکند.
سوال‌ با پایان باز نپرسید: حالا می‌خوای چیکار کنی؟ شام چی می‌خوری؟ سوالاتی بپرسید که جواب آری یا نه داشته باشند، یا گزینه‌های متعدد در اختیارش بگذارید تا با انتخاب یکیشان کمی احساس عاملیت/قدرت به او بازگردانده شود. گاهی برخی انتخاب‌های بسیار ساده هم در چنین شرایطی دشوار است. تمام مدت حواستان باشد بر اساس فرض و فکر خود کاری نکنید. مثلاً فرض نگیرید شخص در چنین شرایطی به بغل یا هر شکلی از تماس فیزیکی نیاز دارد، یا ندارد. برخی از  کسانی که تجربه‌ی آزار جنسی داشته‌اند نسبت به هر شکلی از لمس از سوی هر کسی، احساسی منفی دارند و برخی برعکس احساس امنیت می‌کنند. بهترین کار این است که بپرسید. (کلاً در وضعیت عادی هم بپرسید)

سه. اولین و مهم‌ترین عامل در تسهیل روند بهبود کسی که تجربه‌ی آزار جنسی از سر گذرانده «باور شدن» است. بیشتر مواقع دوستان، همکاران و اعضای خانواده باور نمی‌کنند، گاهی کادر بیمارستان و پلیس باور نمی‌کنند؛ و این را تمام متجاوزها خوب می‌دانند. شما باور کنید. مراقب باشید با حرف‌ها و سوال‌هایتان قربانی را سرزنش نکنید. هیچ دلیلی تجاوز و آزار جنسی را توجیه نمی‌کند و هیچ مسئولیتی متوجه شخص آزار دیده نیست. حتا کسانی که باور و حمایت می‌شوند هم عمرشان را صرف دست و پنجه نرم کردن با آسیب‌های آن می‌کنند. اینکه چه‌طور می‌توانستند جلوی اتفاق را بگیرند یا واکنش مناسبی داشته‌باشند همیشه بخشی از ذهنشان را گرفتار می‌کند. وظیفه‌ی شماست که به دوستتان اطمینان دهید که هرچه لازم بوده تا خود را نجات دهد، انجام داده‌است.

چهار. حتا اگر خودتان هم  شکلی از آزار جنسی را تجربه کرده باشید، نمی‌توانید کاملاً آنچه را دوست و عزیزتان الآن تجربه می‌کند، درک کنید؛ تجربه‌ی آزار جنسی از شما متخصص و صاحب‌نظر در این زمینه نمی‌سازد. آدم‌ها بسته به موقعیت (سن، جنسیت، طبقه، قومیت و ملیت، جایگاه اجتماعی، هیستوری کودکی و غیره) و سطح آسیب‌پذیریشان، حوادث و پدیده‌های دنیا را متفاوت از یکدیگر تجربه می‌کنند. تبعات تجربه‌ی تجاوز برای  زن افغانستانی ساکن حاشیه‌ی تهران، با تجربه‌ی زن ایرانی، یا زن و مرد ترنس فرق دارد. به همین خاطر قرار نیست راهکارهایی که برای شما یا بقیه‌ی آدمای آزاردیده جواب داده‌است درباره‌ی این مورد مشخص هم به‌کار بیاید. پس سعی کنید برای مراقبت از شخص تا جای ممکن دهان خود ببندید و گوش‌هایتان را باز کنید. سکوت شما به دوستتان مجال باز کردن ابعاد ماجرا را می‌دهد و مانع افزودن نکات نامربوط  به گفتگو می‌شود. مهم‌تر اینکه با سکوت خود، صدا را، قدرت و عاملیت را، به کسی که خشونت جنسی قرار است ساکتش کند، باز می‌گردانید.
نکته‌ی مهم: هیچ‌کس در جایگاه قضاوت شیوه‌ی بیان فرد و نحوه‌ی شکستن سکوتش نیست. بعضی‌ها داد و هوار سر می‌دهند، بعضی‌ها گریه می‌کنند، بعضی‌ها می‌نویسند، بعضی‌ها هم، می‌شورند و می‌سابند و می‌روبند. هرکس سکوتش را به شکلی می‌شکند و تمام این صداها باید شنیده شوند. جز در مواردی که خطر خودکشی یا رفتارهای خودتخریبی وجود دارد، تمامی احساسات و هیجاناتی که شخص از خود بروز می‌دهد باید حمایت و به رسمیت شناخته شوند.

پنج. باز هم حتا اگر خودتان شکلی از آزار جنسی را تجربه کرده‌اید، حواستان باشد که این وضعیت مشخص درباره‌ی شما نیست. معمولاً کسانی که با تجربه‌ی مشابه سعی در مراقبت و حمایت دارند، مستقیم و غیر مستقیم پای تجربه‌ی خود و آسیب‌ها و احساساتشان را به میان می‌کشند. این رفتار «نورمال» و از علائم ترامای درمان نشده‌ است، ولی کاری برای شخصی که به‌تازگی آزار دیده، نمی‌کند و به نوعی سواستفاده‌ی ناخودآگاه‌تان از موقعیت پیش آمده، برای پرداختن به زخم کهنه‌ی خود است. اگر به هر دلیلی قادر نیستید بین تجربه‌ی خود و موقعیت پیش آمده فاصله بگذارید با طرفتان صادق باشید و از مراقبت از او دست بکشید. سعی کنید اول به خودتان کمک کنید تا بتوانید واقعاً از کسی که تجربه‌ی آزارجنسی از سرگذرانده مراقبت و حمایت کنید.

شش. مخاطب این بند مردانی هستند که دوست، همسر، خواهر، معشوق یا زنی از نزدیکانشان از سوی مردی دیگر مورد آزار جنسی قرار گرفته‌است. در جوامعی که زن دارایی مردان اطرافش به حساب می‌آید و قیصربازی ستایش می‌شود، میل به انتقام‌گیری شخصی در مردانی که نزدیکانشان مورد آزار قرار گرفته‌اند بسیار شایع است. جدا از تبعات قضایی، رفتار شما باید قدمی برای پایان بخشیدن به این مردانگی زهرآگین و چرخه‌ی خشونت مردانه باشد، نه قدمی در راستای بازتولید آن. یکی از دلایلی که برخی از زنان آزار جنسی را افشا نمی‌کنند ترس از واکنش‌ مردهای اطرافشان در چنین موقعیتی است. ترس از اینکه مردان اطرافشان بلایی سر آزارگر بیاورند که خودشان به دردسر بیوفتند. از تجربه‌ی آزار جنسی دیگری برای پروار کردن ایگوی مردانه‌تان استفاده نکنید.

هفت. اختلال اضطراب پس از سانحه PTSD، شایع‌ترین آسیب روانی‌ست که تمام  کسانی که شکلی از خشونت جنسی را تجربه کرده‌اند به آن دچار می‌شوند و گاهی سمپتوم‌هایش تا آخر عمر با آن‌ها می‌ماند. هر چیز به‌نظر ساده و پیش‌پاافتاده‌ای ممکن است یادآور آزار جنسی باشد: تماس‌های فیزیکی، بوها، صداها، مکان‌هایی خاص، کلمات، اسم‌ها، هر فیلم یا متنی درباره‌ی آزار جنسی و…چیزهایی که گاهی فکرش را هم نمی‌کنید می‌تواند شخص آزاردیده را به معنای واقعی کلمه به لحظات آزار باز گرداند.
اگر با شخص آزار دیده رابطه‌ی جنسی دارید (یا قرار است بالاخره داشته باشید) منتظر باشید رابطه‌تان تحت تاثیر این ماجرا قرار بگیرد. برخی از کسانی که آزار جنسی را به تازگی تجربه کرده‌اند، ممکن‌است هیچ تمایلی به رفتارهای جنسی نداشته باشند. برخی برعکس، رفتارهای جنسی منبعی برای احیا و بازیابی عاملیتشان است. صبور باشید، سوال کنید و فرمان را به او بسپارید و در همه حال آگاه باشید ساده‌ترین حرف و کوچکترین رفتاری در این شرایط ممکن است ویران‌‌گر باشد.
درباره‌ی آزار جنسی و اختلال‌های روانی ناشی از آن مطالعه کنید و پیامدهای طولانی مدت و راهکارهای مواجهه‌ی مناسب را بیاموزید تا کم‌ترغافلگیر و سردرگم شوید.

هشت. شما نمی‌توانید کسی را «نجات» دهید. اگر کسی از نزدیکانتان مورد آزار جنسی قرار گرفته باشد، مخصوصاً اگر رابطه‌‌ای رومانتیک بینتان برقرار باشد، خودتان هم به نوعی «تراماتایزد» شده‌اید. شاید بهتر باشد کمک حرفه‌ای بگیرید یا برای خودتان حامیانی دست و پا کنید. بسیار کم پیش می‌آید که یک نفر دست‌تنها بتواند به گذراندن این دوران و بهبود شخص آزار دیده کمک کند. سعی کنید شبکه‌ی حمایتی‌ را با همفکری و مشارکت خودش گسترش دهید. طی این روند اشتباه‌های بسیاری خواهید کرد. افراد حرفه‌ای و آموزش دیده هم اشتباه می‌کنند پس خودتان را سرزنش نکنید.

نه. عبور از تجربه‌ی آزار جنسی یک شبه اتفاق نمی‌افتد. در این مسیر بالا و پایین‌ها، دوران خوب و سخت زیادی بر سر راه بهبود قرار دارد. گاهی شخص آزار دیده تمام این حالات و تغییرات خلقی را در یک شبانه روز تجربه می‌کند. چاره فقط صبر است و صبر. طول دوران و وضعیت بهبود هر کس با دیگری متفاوت است. خسته و ناامید نشوید و هر بار به دری بسته خوردید مسیر را تغییر دهید و شیوه‌ی مراقبت را با موقعیت فرد آزار دیده منطبق کنید.

ده. هیچ کدام از نکاتی گفتم نسخه‌ی سحرآمیز نیستند. مسیر عبور از تجربه‌ی آزار سخت و طولانی‌ست ولی در پایان راه هم شما و هم دوست و محبوبتان بیش از آن‌که خیال می‌کنید، رشد خواهید کرد. در نظر داشته باشید تمام راه‌کارهایی  که گفتم برای پشت ‌سر گذاشتن موقعیت بحرانی و نیازهای اورژانسی‌ست نه راه حلی موثر برای مقابله با پدیده‌ی آزار جنسی. خشونت جنسی، مثل سایر اشکل خشونت، مسئله‌ای اجتماعی‌ و محصول نظام‌های سلطه و ساختارهای سلسله‌مراتبی قدرت است و برای مبارزه با آن، به اراده و تلاش جمعی همه‌ی بی‌قدرت‌ها نیاز داریم. پس:
آموزش دهید، سازمان‌دهی کنید و تا می‌توانید سر و صدا راه بیاندازید.

 

 

 

 

[i]  در این یادداشت هرجا زن و مرد خالی می‌نویسم، منظورم همان زن و مرد سیس‌جندر است.

[ii]  برای نوشتن این متن از دستورالعمل‌های آموزشی و درمانی مدرسه‌ی «تارشی» کمک گرفتنم.

[iii] PEP therapy: post-exposure prophylaxis therapy

[iv]  خروج اسپرم از مقعد و حرکتش به سمت واژن ریسک بارداری دارد

[v] Trauma Informed

نوشتن را شروع کنید و اینتر را بزنید