وقتی آره یعنی نه؛ یا چراغ‌ها را من خاموش نمی‌کنم

 در یادداشت

با شروع موج جدید «من‌هم» در توییتر فارسی و انتشار روایات جدید آزار، بحث‌های تازه‌ای درباره‌ی تجاوز سفید (تجاوز درون رابطه)، مرز میان خشونت جنسی و رفتارهای جنسی خشن و «کینکی»، و باز هم رضایت consent به میان آمد. مدافعان فرهنگ تجاوز و حامیان آزارگران و کسانی که نسبت به مختصات رابطه‌ی آزارگرانه و ماهیت خشونت جنسی درون رابطه آگاهی ندارند، اینبار هم اصرار داشتند با سرزنش آزاردیدگانی که صدایشان را بلند کرده‌بودند، تمام یا حداقل بخشی از مسئولیت خشونت جنسی رخ داده را به گردن راویان بی‌اندازند. از این رو می‌خواهم در این یادداشت به رضایت و شروطش، و همچنین یکی از سمپتوم‌های رابطه‌ی آزارگرانه که با دستکاری‌های روانی و ایجاد انحراف/اختلال شناختی در قربانی همراه است، بپردازم.

 از رضایت که حرف می‌زنیم دقیقاً منظورمان چیست؟

گمانم در تمام جوامع مدرن بر سر اینکه رابطه‌ی جنسی میان کودک و بزرگسال حتا با رضایت کودک تجاوز به‌حساب می‌آید، توافق وجود دارد؛ گرچه سن قانونی و معیار بزرگسالی و مصادیق آزار جنسی در کشورهای مختلف متفاوت است. اما میان بزرگسالان هم موقعیت‌های متعددی وجود دارد که رضایت دادن به مشارکت در رفتارهای جنسی ممکن است محصول فشاری ناروا، مناسبات قدرت نابرابر، آزار روانی و اغفال و فریب باشد. به همین خاطر، رضایت به رابطه‌ی جنسی تنها تحت شروط زیر معتبر است:

۱. اعلام رضایت باید آگاهانه و آزادانه باشد
یعنی اگر یکی از طرفین تحت تاثیر الکل یا مواد باشد، خواب یا نیمه هشیار باشد و یا متوجه نشود که دیگری چه درخواستی از او دارد (مثلاً وقتی رشد عاطفی و اجتماعی طرفین همسان نباشد یا اینکه اختلاف سنی زیادی بینشان وجود داشته باشد)، اعلام رضایت حتا اگر به زبان بیاید اعتباری ندارد.

۲. اعلام رضایت باید با کلمات و رفتارهایی نشان داده شود که هر دو طرف درک یکسانی از آن‌ها دارند
«نمی‌دونم می‌خوام یا نه»، «حالا بذار امتحان کنیم ببینیم چه حالی می‌ده»، «می‌خوام ولی می‌ترسم»، «منم فانتزیشو دوست دارم» و عباراتی از این دست ممکن است برای افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد. اغلب جمله‌ای سر راست مثل «آره منم پایه‌م این کارو بکنیم» برای هر دو طرف قابل فهم است.

۳. اعلام رضایت فقط برای همان آن و مکان است
یعنی اگر کسی در گذشته راضی به رفتار جنسی مشخصی بوده‌است به این معنی نیست که در آینده و در هر موقعیتی به آن رفتار رضایت دارد. هر کس ممکن است در موقعیت‌های مختلف، نظرش را درمورد رفتار جنسی دلخواهش تغییر دهد.

۴.اعلام رضایت درمورد رفتاری معین است
یعنی رضایت دادن به یکی از رفتارهای جنسی به معنی راضی بودن به دیگر رفتارهای جنسی نیست. مثلاً رضایت به بوسه به معنی رضایت به اینترکورس نیست.

رضایت و ماتریکس قدرت

هر محیط و موقعیتی که در آن نابرابری قدرت وجود دارد، بالقوه جایی‌ست که در آن «آره» همیشه به معنی رضایت نیست. مثلاً محیط‌های کاری، دانشگاه، تشکل‌های اجتماعی و سیاسی و غیره. نابرابری قدرت این شبهه را ایجاد می‌کند که رضایت آزادانه ابراز نشده باشد. با درنظر گرفتن دینامیک‌های قدرت، ممکن است فرد به خاطر ترس از دست دادن شغل یا موقعیت کاری و تحصیلی، در برابر آزار جنسی مقاومت نکند یا حتا اعلام رضایت کند. اگر این واقعیت را بپذیریم پس باید قبول کنیم آزار جنسی در شرایطی که به ظاهر رضایت وجود دارد هم رخ می‌دهد.
نابرابری قدرت تنها در سلسله‌مراتب اجتماعی نیست که شکل می‌گیرد. قدرت نابرابر را می‌توان در هر رابطه‌ای با انواع دستکاری‌های روانی ایجاد کرد و پرورش داد. طی این فرایند توانایی شخص در انتخاب آزاد به‌تدریج از بین می‌رود. این اتفاق وقتی می‌افتد که آزارگر ابتدا و کم‌کم اعتماد کامل قربانی را جلب کرده و بعد اعتماد به نفس او را تضعیف می‌کند. پس در روابط به‌ظاهر برابر، مثلاً رابطه‌ی رومانتیک یا ازدواج هم یکی از طرفین می‌تواند اعتماد دیگری را نسبت به واقعیت خویش، از بین ببرد. یعنی قربانی می‌تواند به مرحله‌ای برسد که به پارتنرش بیشتر از چشم‌ها و گوش و سایر حس‌های خود اعتماد داشته‌باشد (و نخیر، این نشانه‌ی عشق نیست). در چنین رابطه‌ای ترس و عجز برای شخص تصمیم می‌گیرد، نه تفکر منطقی.
یکی از شیوه‌های رایج دستکاری روانی که منجر به اختلال در شناخت و تفکر فرد گرفتار در رابطه‌ی آزارگرانه می‌شود، چراغ‌گازی کردن gaslighting نامیده می‌شود که در موج دوم افشاگری، مشخصاً در روایات آزار منسوب به محمد معماریان، زهیر باقری نوع‌پرست و امیر یعقوبعلی به وضوح به‌چشم می‌خورد.

چراغ‌گازی کردن در رابطه یعنی چه؟

این اصطلاح که از سال‌های ۱۹۶۰ و ۷۰ در گفتمان روانشناسی باب شد، به معنی دستکاری سیستماتیک روانی قربانی و برگرفته از نمایشنامه و فیلمی کلاسیک به نام «چراغ‌گازی» است که در آن شوهری آزارگر با دست‌کاری کردن عناصری در محیط زندگی (مثلاً کم‌کردن نور چراغ‌گازی‌های منزل‌)، همسرش را متقاعد می‌کند که دیوانه شده‌است. به بیان ساده چراغ‌‌گازی‌کردن یعنی تلاشی عامدانه با این هدف که قربانی به عقل خود شک کند و واقعیت خویش را توهم و پارانویا بداند. چراغ‌گازی کردن شامل مشخصه‌های زیر است:

کوچک‌انگاری
مثلاً وقتی آزارگر در پاسخ به نارضایتی پارتنرش از رابطه یا رفتارهایش می‌گوید: حالا مگه چی شده؟/ الکی داری گنده‌ش می‌کنی/ انقدرها که تو می‌گی بد نیست و…
حاشا
وقتی آزارگر همه‌ی خطاها و اشتباهاتش را منکر می‌شود: اشتباه می‌کنی اونجور که تو می‌گی نبود/ حافظه‌ت خرابه/ چیزی که می‌گی اتفاق نیوفتاده/ همه حرف منو قبول دارن به جز تو و…
سرزنش قربانی
وقتی آزارگر مسئولیت خشونت درون رابطه را به گردن آزاردیده می‌اندازد: تقصیر تو شد که من سرت داد کشیدم/ اگه فلان کارو نمی‌کردی یا فلان حرف رو نمی‌زدی این اتفاق نمی‌افتاد و…
و نهایتاً،  ارائه‌ی راه حل‌های تصنعی و به‌دردنخور فقط برای فرار از پاسخگویی و مسئولیت پذیری: بیا شام ببرمت بیرون از دلت دربیاد/ همین دعواها نمک رابطه رو بیشتر می‌کنه/ نیمه‌ی پر لیوانو ببین و…

استراتژی‌های تاب‌آوری چراغ‌گازی در رابطه

قبل از هرچیز لازم است تاکید کنم که ماندن در رابطه‌ی آزارگرانه و خشونت‌آمیز دو عاقبت بیشتر برای قربانی ندارد: یا مرگ، یا تمکین. اما این را هم می‌دانیم که همه این امتیاز را ندارند که هروقت بخواهند از رابطه‌ای آسیب‌زننده خارج شوند. پس منظور از تاب‌آوری گذر هرچه کم‌آسیب‌تر از مسیری است که در نهایت با خروج و نجات از رابطه‌ی خشونت‌آمیز پایان می‌پذیرد.
در پایان این یادداشت به برخی از استراتژ‌ی‌های کاهش آسیب و تاب‌آوری چراغ‌گازی اشاره‌هایی می‌کنم. و باز هم تکرار می‌کنم این‌ها دستورالعمل‌های دوران گذار به رهایی است نه راهکارهای ماندن در رابطه‌ی نابرابر و خشونت‌آمیز و هپیلی اور افتر سر کردن آن:

– دائم در خاطر داشته‌ باشید کسی که شما را چراغ‌گازی می‌کند ضعیف است و احساس ناامنی می‌کند. او هرکاری می‌کند که کنترلش را بر اوضاع حفظ کند؛ و از ترک‌شدن وحشت‌ دارد. چنین شخصی برای اینکه احساس امنیت داشته‌ باشد نیاز دارد به اشکال مختلف به شما اعمال قدرت کند و هرچه بیشتر مقابلش عقب نشینی کنید و به خیالتان نیازش را برطرف کنید حریص‌تر می‌شود.
– به‌خاطر حس بدبینی خود را سرزنش نکنید. ترس از اینکه پارانویید به‌نظر بیایید بخشی از دستکاری روانی است. برچسب بیمار و پارانویید زدن با این هدف است که بابت آنچه آزارتان می‌دهد احساس شرمساری داشته باشید. پادزهرش هم این است که هرگاه احساس بدبینی و ناباوری داشتید از آن صحبت و دلایل ناراحتی خود را قاطعانه مطرح کنید.
– با کسی که شما را چراغ‌گازی می‌کند جر‌و‌بحث نکنید. لازم نیست برای ارضای میلش به قدرت چیزی را به او اثبات کنید. خوب است فقط احساستان را بیان کنید یا مخالفتتان را نشان دهید اما دنبال قانع‌کردنش نباشید. بگذارید واقعیت پیش رویتان را زیر سوال ببرد، مهم این است که شما آن واقعیت را باور داشته باشید.
– خودتان را ایزوله نکنید و با انواع خشونت درون رابطه مثل راز شخصی برخورد نکنید. با دوستانی که بهشان اعتماد دارید یا افراد آگاهی که می‌شناسید وضعیتتان را درمیان بگذارید و از حمایتشان استفاده کنید تا مسیر به سوی نجات را کم‌خطر‌تر طی کنید.

نوشتن را شروع کنید و اینتر را بزنید