Falling in Loveدر رویا میبینم نشستهام روی صندلی. او زانو زاده پیشِ رویم و دارد باصبر و دقت بندِ کفشم را میبندد. سرش پایین است. دولا میشوم و آرام گونهاش را میبوسم. سرم را که بالا میآورم روی یک صندلی [...]