تاثیر جنسیت و کلیشههایش بر گسترش اچآیوی
در این یادداشت هرجا از جنسیت میگویم منظورم برساختهایست که جامعه تعریف کرده و به افراد آموزش و آنها را در قالبش جا میدهد. جنسیت فرصتهایی را که در زندگی پیش رویمان قرار دارد، نقشهای اجتماعی و نوع روابطمان را شکل میدهد. جنسیت با سکسوالیته که «تعبیر اجتماعی محرکهای بیولوژیک است» و این که فرد چرا و چگونه و با چهکسی رابطهی جنسی را دارد مشخص میکند فرق دارد؛ گرچه کاملاً با هم مرتبطند.
جنسیت بر تصور ما از زنانگی و مردانگی، سکسوالیته، نقشها، موقعیتها، هنجارها و ارزشها، مسئولیتها و انتظارات، تقسیم کار، قدرت و توزیع منابع اثر میگذارد. از آنجایی که جنسیت برآمده از جامعه است، تفاوتهای میان زن و مرد در جوامع مختلف مشابه هم نیستند، اما تقریباً همیشه وجود دارند و تاثیرات قابل توجهی بر آسیبپذیری برابر اچآیوی و ایدز میگذارند. نقشهای جنسیتی نابرابریهایی را میان زن و مرد ایجاد و تقویت میکنند که مخصوصاً زنان (سیس و ترنس) را برابر اچآیوی و عواقباش آسیبپذیرتر میکند، هرچند نقشهای جنسیتی بر آسیبپذیری مردان برابر این ویروس نیز تاثیرگذار است.
زنان و اچآیوی
زنان بهخاطر نقشهای اجتماعیشان با چالشهای خاصی روبهرو هستند که بر تواناییشان در محافظت از خود برابر اچایوی اثر میگذارد. فشار نامتناسب اپیدمی بر زنان، بهخصوص در جنوب صحرای افریقا که «زنانه شدن ایدز» در آن بیش از همهجا مشهود است گواهی بر این ادعاست. در این منطقه به ازای هر مرد جوان اچآیوی مثبت (بین پانزده تا بیستوچهار سال) سه زن جوان اچآیوی مثبت وجود دارد.
هنجارهای اجتماعی دربارهی سکسوالیتهی مونث باعث شده زنان برای مراقبت از خود برابر اچآیوی با سدهای بیشماری مواجه شوند. زنان اغلب از کودکی به سمت بیاطلاعی دربارهی مسائل جنسی سوق داده میشوند و بابت انفعال جنسی تشویق میشوند. چون ناآگاهی و نابلدی در این زمینه نشانهی پاکی و معصومیت است. هنجارهای سنتی دربارهی حفظ هایمِن (پردهی بکارت) تا پیش از ازدواج، مانعی بر سر راه آشنایی زنان با بهداشت جنسی (مثلاً عدم مراجعه به پزشک از ترس از دستدادن هایمن، یا ترس از قضاوت شدن از سوی پزشک بهخاطر رابطهی خارج از ازدواج) و آگاهی دربارهی اچایوی (و سایر عفونتهای آمیزشی) است. بهعلاوه زنان جوان زیادی برای حفظ هایمن به رفتارهای جنسی دیگر روی میآورند که اتفاقاً احتمال ابتلا به اچآیوی در آنها بیشتر است. انتظار انفعال جنسی، درکنار ارجحیتی که به لذت جنسی مردان داده میشود، موقعیت زنان را در تصمیمگیریهای مرتبط با رابطهی جنسی مثلاً در مورد رابطهی جنسی محافظت شده، متزلزل میکند.
عدم توازن قدرت میان زنان و مردان به معنی وابستگی اقتصادی زنان به مردان است. در اغلب جوامع کنترل و دسترسی به منابع تولید ثروت بیشتر در اختیار مردان است. بسیاری از زنان بهخاطر عواقب اقتصادی ترک رابطه، برای ماندن در روابط پرآسیب یا آزارگرانه با مردان تحت فشارند. محدودیت فرصتهای درآمدزایی چالش مشترک زنان سرتاسر جهان است. زنان ممکن است مجبور شوند برای فراهم کردن نیازهای اولیه، حمایت خانواده، هزینهی تحصیل یا حتا بالا بردن موقعیت اجتماعی، درخواستهای جنسی را درازای پول یا کالا برآورده کنند یا به ازدواج اجباری تن دهند.
زنانی که مشاغل مرتبط با سکس تجاری را انتخاب میکنند بیشتر در معرض ابتلا به اچآیوی هستند. چانه زدن بر سر استفاده از کاندوم با مشتریای که امتناع میکند بسیار دشوار است. در چنین مواقعی، کارگر جنسی ممکن است به رابطهی جنسی محافظت نشده تن بدهد با علم به اینکه اگر سر باز زند، مشتری سراغ کارگر جنسی دیگری خواهد رفت که به رابطهی بدون کاندوم رضایت میدهد (مگر اینکه خلاف قوانین باشد، مانند دستور کار کاندوم اجباری در تایلند). در جایی که مشاغل جنسی جرم هستند، کارگران جنسی بیشتر در معرض آسیب قرار دارند چون از برنامهها و خدمات حمایتی برابر خشونت و همچنین آموزش، درمان و مراقبت محروماند. در جایی که خطر بازداشت وجود داشته باشد، کارگران جنسی تمایلی به همراه داشتن کاندوم، و فرصتی برای چانه زدن بر سر رابطه جنسی محافظت شده ندارند.
علاوه بر همهی اینها خشونت مبتنی بر جنسیت مهمترین عاملی است که به آسیبپذیری زنان برابر اچآیوی و ایدز دامن میزند. خشونت علیه زنان شامل تجاوز و سکس اجباری، خشونت فیزیکی، خشونت عاطفی، تحقیر و ارعاب و ایجاد محدودیتهای اقتصادی است. این شکل خشونت به طور مستقیم (در مواردی مانند تجاوز یا سکس اجباری) و غیرمستقیم، یعنی با محدود کردن دسترسی به اطلاعات و خدمات، آسیبپذیری زنان را در برابر اچآیوی افزایش میدهد.
مردان و اچآیوی
انتظارات اجتماعی از مردان و پسربچهها بر آسیبپذیری آنها در برابر اچآیوی و ایدز تاثیرگذار است. هنجارهای اجتماعی و کلیشههای جنسیتی دربارهی مردانگی اغلب این تصور را ایجاد میکنند که آنها دربارهی مسایل جنسی بسیار مطلع و باتجربهاند. این کلیشه باعث میشود مردان از پیگیری اطلاعات درست جنسی امتناع کنند یا ضعف آگاهیشان را دربارهی راههای کاهش احتمال ابتلا به اچآیوی نپذیرند. هنجارهای مردانگی در اکثر جوامع شروع روابط جنسی را نشانهی مردانگی میداند و مردها را به داشتن شرکای جنسی متعدد تشویق میکند که این با برخی از راهکارهای پیشگیری از اچآیوی همچون به تاخیر انداختن فعالیتهای جنسی در پسران نوجوان در تضاد است. ارجحیت لذت مرد بر هرچیزی باعث میشود بسیاری از مردان با تصور اینکه استفاده از کاندم باعث کاهش لذت جنسی میشود از مصرفش سرباز زنند.
ترنسها و اچآیوی
تبعیض علیه ترنسجندرها و باقی افرادی که هویت جنسیتیشان در دوگانهی زن و مرد نمیگنجد در تمام نقاط دنیا کم و بیش دیده میشود. گفته میشود افراد ترنس ۵۰ برابر سایر افراد جامعه در معرض ابتلا به اچآیوی هستند. انگهای مربوط به اچآیوی و منفینگری نسبت به ترنسها (ترنسفوبیا) دسترسی ترنسهای مثبت را به منابع آموزشی و خدمات بهداشتی محدود میکند. همپوشانی وضعیت اقتصادی، موقعیت اجتماعی و جایگاه حقوقی ترنسها در اغلب کشورها آنها را به زیست درحاشیه و پرخطری کشانده که مقابل اچآیوی آسیبپذیرشان کرده. برای بسیاری از افراد ترنس هیچ گزینهی دیگری جز مشاغل جنسی وجود ندارد.
در جوامعی که تنها گزینهی هویتی پذیرفته شده یا زن یا مرد است و ترنس بودن نوعی اختلال بهحساب میآید، ترنسجندرها تحت فشار بیشتری برای انجام دستکاریها و جراحیهایی جهت «بازتایید جنسیت» خود هستند و به هورمون درمانی که گاهی به صورت تزریقیست روی میآورند. بسیاری تزریق هورمون را خودشان انجام میدهند و عدم آگاهی دربارهی اچآیوی و شیوههای تزریق امن و استفاده از سرنگ مشترک آنها را در معرض ابتلا به ویروس قرار میدهد.
راهکاری مبتنی بر آگاهی جنسیتی
برای اینکه بتوانیم واکنشی موثر داشته باشیم لازم است تاثیر عوامل مختلف اجتماعی از جمله جنسیت را بر اپیدمی اچآیوی بپذیریم. برخی مشخصههای اصلی برنامههای جامع آموزشی و ترویجی در واکنش به اچآیوی و ایدز اینهاست:
تبدیل خواستِ برابری جنسیتی به مسئلهای عمومی
مثلاً از دولتها بخواهیم سیاستهایشان را ارزیابی کنند تا ببینند چطور این سیاستها بر زندگی زنان و مردان و سایر جنسیتها تاثیرات متفاوتی میگذارد. خشونت مردان علیه زنان را از پستو و زیر فرش خارج کنیم و از سیستم قضایی بخواهیم به جرایم مبتنی بر جنسیت عادلانه رسیدگی کند.
آموزش مهارتهای رابطهی جنسی آگاهانه و برابر
برنامههای آموزشی علاوه بر تمرکز بر عفونتهای آمیزشی، آموزش راههای پیشگیری و اطلاعات پزشکی باید راهی منطبق با فرهنگ، دین، طبقه و …گروه هدف، برای تشویق افراد به بحث و گفتوگوی بیپرده دربارهی انتخابهای جنسی پیدا کنند. موضوعاتی مانند رفتارهای جنسیِ جایگزین سکس دخولی، مذاکره بر سر رابطهی جنسی محافظت شده، جنبههای مختلف استفاده از کاندوم (از خریدن و تشخص کیفیت گرفته تا شیوهی استفادهی صحیح از آن) باید در برنامههای آموزشی گنجانده شوند.
مبارزه با انگهای مرتبط با اچآیوی
در تمامی جوامع تجربهی زندگی با اچآیوی با تبعیض همراه است. ترس از طرد و منزوی شدن، از دست دادن شغل و یا خانواده و دوستان، باعث میشود مردم از آزمایش دادن و مشخص شدن وضعیتشان امتناع کنند. تا وقتی اچآیوی به عنوان نشانهی بیبندوباری اخلاقی شناخته میشود، انگهایی که به زنان زده میشود سنگینتر و عواقب آن ظالمانهتر است. برنامهای جامع و موثر باید این انگها را ببیند و روشهای خلاقانهای برای مبارزه با آنها بهکار گیرد.
نزاکت سیاسی و ذهنیت حقمحور
با نگرشی که گروههای مشخصی از جامعه (مثلا کارگران جنسی یا مصرفکنندگان تزریقی مواد) را «عامل ایدز» میشناسد، نه افرادی که بیشتر از دیگران در معرض ابتلا به اچآیوی هستند و شایسته توجه و مراقبت بیشتر، مقابله کنید. همچنین کسانی را که با اچآیوی زندگی میکنند، قربانی نبینید، به چشم سوژههای مبارزهای نگاه کنید که سالهاست برای دسترسی همگانی به خدمات بهداشتی و درمانی و حفظ شأن و حقوق تمام انسانها از جمله افراد اچآیوی مثبت در جریان است.