چهطور، چهموقع و با چه کسی از عفونت مقاربتی حرف بزنیم؟
روزانه بیش از یک میلیون مورد عفونت مقاربتی در جهان شناسایی میشود. سازمان بهداشت جهانی تخمین میزند سالانه بیش از سیصد و پنجاه میلیون مورد ابتلا به کلامیدیا، سوزاک، سیفلیس و تریکامونا ثبت میشود. بیش از پانصد میلیون نفر با هرپیس (تبخال تناسلی) زندگی میکنند و دویست و نود میلیون زن به ویروس پاپیلومای انسانی (زگیل تناسلی) مبتلا هستند. آمار رسمیای درمورد شیوع عفونتهای مقاربتی در ایران دراختیار عموم نیست. هرچندوقت یکبار خبر هشدار شیوع عفونتی خاص را به نقل از مقامی رسمی یا پزشکان متخصص میشنویم. گفته میشود سالانه بیش از یک میلیون نفر در ایران به عفونتهای مقاربتی مبتلا میشوند.
گرچه عفونتهای مقاربتی بسیار شایع هستند و تمام طول تاریخ زندگی بشر همراهش بودهاند اما اغلب مبتلایان نمیتوانند گفتگویی صادقانه دربارهی وضعیتشان داشته باشند. ابتلا به عفونت برای هیچکس خوشایند نیست اما پایان دنیا هم نیست و قرار نیست تمام موجودیت فرد را تحت تاثیر قرار دهد. صحبت کردن دربارهی عفونتهای مقاربتی همه را معذب میکند ولی میشود این عذاب را کم کرد. در این یادداشت میخواهم به افشای این راز و اینکه بهتر است چهطور مطرح شود بپردازم.
قبل از هر کاری بهتر است با عفونتی که به آن مبتلا هستید آشنا شوید و آشتی کنید. یعنی خودتان را آموزش دهید و شرایط جدید را بپذیرید. اگر به تازگی از وجودش مطلع شدهاید حتماً اوضاع روحی بدی را از سر میگذرانید. احتمالاً با احساساتی مثل خشم، غم، شرم و..درگیر هستید که کاملاً طبیعیست. با احساساتان روبهرو شوید. صبر کنید تا تمامشان تهنشین شوند. پس از گذراندن این دوران میتوانید با واقعیت حضور مهمانی ناخوانده در بدنتان مواجه شوید.
امروزه اغلب عفونتهای آمیزشی اگر به موقع متوجه شوید کاملاً قابل کنترلاند و تاثیر خاصی بر کیفیت زندگیتان نمیگذارند. بسیاری از عفونتها با آنتیبیوتیک درمان میشوند. برخی علایم ویروس پاپیلوما خودبهخود و بدون مداخلهی پزشکی برطرف میشوند. بسیاری از کسانی که با هرپیس زندگی میکنند فقط سالی چند روز با تبخالهای ریز دردناک در نواحی جنسی سر میکنند. کسانی که با اچآیوی زندگی میکنند با پیشرفتهای دارویی میتوانند مانند هر انسانی عمری طبیعی، و بدون احتمال انتقال ویروس در رابطهی جنسی داشتهباشند و فرزندان اچآیوی منفی به دنیا آورند. (سازمان بهداشت جهانی ابتلا به اچآیوی را در دستهی بیماریهای مزمن قرار دادهاست، مانند آسم و دیابت)
مشکل زندگی با عفونت مقاربتی مسالهی پزشکی نیست، معضلِ اجتماعیِ ست. ابتلا به عفونت مقاربتی با انگ «بیبند وباری» جنسی همراه است. (پدیدهای که اغلب پزشکان، متخصصان و آموزشگران هم به شدت به آن دامن میزنند.) کسانی که به عفونی مبتلا هستند بیش از هرچیز به احساس شرمساری و گناهکاری و سرزنش خود دچار میشوند. اما کسانی که از رفتارهای جنسی پرخطر دوری میکنند هم ممکن است به عفونتهای مقاربتی مبتلا شوند. کاندوم بهخصوص در مورد عفونتهایی که از تماس پوستی هم منتقل میشوند، صد درصد موثر نیست. انسانها ممکن است در اولین رابطهی جنسی زندگیشان بدون اینترکورس مبتلا شوند. از آنجایی که عفونتهای مقاربتی اغلب هیچ نشانهای ندارند، مردم به راحتی میتوانند دروغ بگویند، وضعیتشان را پنهان کنند یا اصلا از آن مطلع نباشند. پس هر رابطهای با احتمال انتقال عفونت همراه است مگر اینکه سرتاپای خود را با لاتکس بپوشانید.
سوالی که معمولا پرسیده میشود این است که چه موقع باید رازمان را به شریک جنسی بالقوه بگوییم؟ طبعاً قبل از شروع رفتارهای جنسیای که احتمال دارد عامل عفونت را منتقل کنند. بهتر است پیش از آن که وارد فاز جنسی رابطه شوید مسئله را مطرح کنید چون کمتر کسی هنگام برانگیختگی جنسی به مسئلهی امنیت فکر میکند یا راجعبه عفونتی که به آن مبتلاست صحبت میکند. بهعلاوه افشای رازتان درست زمانی که درآستانهی آمیزش جنسی قرار دارید، این شبهه را ایجاد میکند که قصد مخفی کردنش را داشتهاید. اگر در ورود به فاز فیزیکی رابطه عجله نکنید فرصت پیدا میکنید طرفتان را کمی بهتر بشناسید و زمان مناسب را برای گفتن رازتان پیدا کنید. به هرحال سابقهی روابط جنسی هرکس جزو اطلاعات خصوصی اوست و لازم نیست تا با کسی آشنا میشوید بلافاصله دربارهی فرضاً ویروسی که به آن مبتلا هستید حرف بزنید. این که چهقدر طول میکشد با کسی به اندازهی کافی خودمانی شوید تا بتوانید عفونتتان را به او معرفی کنید جواب مشخصی ندارد. ممکن است این اعتماد و راحتی در یک رابطه بعد از چند قرار شکل بگیرد و در رابطهی دیگر بعد از چندماه. به هرحال هر موقع که تصمیم میگیرید در مورد موضوع صحبت کنید، جای خلوتی را انتخاب کنید. گفتگویی نیست که بتوانید وسط همهمهی کافه پیش ببرید. با این که گفتگوی دشواری است ولی بهتر است چهره به چهره باشد. میتوانید حرفهایتان را از قبل در ذهنتان مرور کنید و واکنشهای احتمالی را هم در نظر بگیرید. لازم نیست وارد جزئیات پزشکی بشوید. میتوانید در آخر بخواهید اگر سوالی دربارهی عفونت دارد از شما بپرسد. جز سوالاتی دربارهی علایم عفونت و عوارض آن بر بدن و راههای انتقالاش، سوالی که بسیار محتمل است با آن مواجه شوید «چهطور گرفتی؟» است. همانطور که گفتم عفونتهای مقاربتی انگ و قضاوت اخلاقی با خود به همراه دارند و بعضی از راههای ابتلا برای مردم قابل قبولتر از برخی دیگرند. مثلا اگر اچایوی به زنی از شوهرش منتقل شده باشد کمتر او را با انگ بیاخلاقی مواجه میکند تا زنی که روابط خارج از ازدواج دارد. برخی افراد داستان ابتلایشان را میدانند یا برای آرامش دادن به خود داستانی میسازند مثلا «نامزدم به من دروغ گفته بود» یا «همسر سابقم خیانت میکرد». واقعیت این است که اغلب کسی نمیداند کی و چهطور مبتلا شده. پیشنهاد من این است حتا اگر دقیقا میدانید چهطور مبتلا شدهاید از بیان روایتی که از شما قربانیای منفعل میسازد اجتناب کنید. مگر اینکه به دنبال رابطهای از سر ترحم باشید.
پس از همهی این صحبتها به طرف مقابل زمان بدهید– حتا اگر خودش نخواهد– تا اطلاعات تازه دریافت کرده را به تنهایی حلاجی کند و به عواقب تصمیمی که قرار است بگیرد فکر کند. میتوانید لینک سایتها و مطالبی را که اطلاعات به درد بخوری درمورد عفونت شما دارند، در اختیارش بگذارید تا با دید بازتری تصمیم بگیرد. او را برای هرچه زودتر جواب دادن تحت فشار قرار ندهید چون دراین صورت هر جوابی که بگیرید درنهایت به ضررتان است. خود را برای هر جوابی آماده کنید. ممکن است بعد از مدتی جواب مثبت بگیرید. مثلا: «من راجعبه زگیل تناسلی خوندم، ضد حاله ولی تو انقدر باحالی که حاضرم ریسک کنم» یا جواب منفی مثلِ «من نمیتونم آینده و سلامتم را به خطر بیاندازم» یا کلیشههایی چون «الان آمادهی رابطهی جدی نیستم» وحتا «ایراد از تو نیست، از منه»ی معروف…بدترین حالت این است که طرفتان به کل غیب شود بدون اینکه جوابی بدهد و به اصطلاح پیچانده شوید. همه میدانیم طرد شدن از سوی کسی که میلی به او داریم دردناک است اما سعی کنید خود را از این بابت سرزنش نکنید. آدمهایی که به عفونت مقاربتی مبتلا نیستند هم گاهی همین جوابها را به دلایلی دیگر میشنوند. بعضی از افراد ممکن است پس از شنیدن ماجرا برخوردی تحقیرآمیز داشته باشند ولی بسیاری فقط نگران سلامت خودشان هستند. درهمهی شرایط بهخاطر داشته باشید که شما شخصی هستید که تصادفاً به عفونت مقاربتی مبتلا شدهاید اما این عفونت تمام شخصیتتان را تعریف نمیکند. علاوه برهمهی اینها باید به جای شرمندگی به خودتان افتخار کنید که شجاعت آن را داشتید، موضوعی به این حساسی را با کسی در میان بگذارید. آماری که اول به آنها اشاره کردم نشان میدهد افراد زیادی با عفونتهای مقاربتی زندگی میکنند اما بسیاری وضعیتشان را مخفی کرده و جرات ندارند به شریک جنسیشان بگویند و همین باعث شیوع بیشتر این عفونتها شده است. افشای رازتان برای دیگری تنها نشانهی احترام شما به حقوق جنسی انسانهاست.
منابع: